شکرگذاری

ساخت وبلاگ
«یا لطیف» دو مدل می‌تونم به زندگی این روزهام نگاه کنم. از دور و از نزدیک. از دور که نگاه کنیم زندگی همه‌مون این روزها توی تهران گره‌های عجیبی خورده. آلودگی هوا، زلزله، کمبود آب، اعتراض‌های خیابونی. از شکرگذاری...ادامه مطلب
ما را در سایت شکرگذاری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pythoness بازدید : 35 تاريخ : پنجشنبه 18 بهمن 1397 ساعت: 21:45

«یا لطیف» مدت‌های طولانی به دنبال کاری یا مشغولیتی یا حرفه‌ای بودم که حالم را خوب کند. دنبال چیزی بودم که مال آن هستم. مثل نوشته‌های خیلی از کتاب‌هایی که به آدم یاد می‌دهند چطوری راهشان را پیدا کنند. شکرگذاری...ادامه مطلب
ما را در سایت شکرگذاری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pythoness بازدید : 46 تاريخ : پنجشنبه 18 بهمن 1397 ساعت: 21:45

«یا لطیف»

بالاخره از اینجا کوچ کردم!

برای دنبال کردن مطالب از این به بعد به abgineh . blog . ir مراجعه کنید! (چون بلاگفا اجازه انتشار لینک اصلی وبلاگ جدید رو نمیده مجبور شدم بین نقطه‌ها فاصله بذارم! به بزرگواری خودتون ببخشید و آدرس رو کپی و پیست کنید و فاصله‌ها رو بردارید!)

شکرگذاری...
ما را در سایت شکرگذاری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pythoness بازدید : 36 تاريخ : پنجشنبه 18 بهمن 1397 ساعت: 21:45

«یا لطیف» از انتهای کوچه‌ی بیستم به سمت پارک گفتگو می‌رویم. از چندین هفته پیش دلم می‌خواسته به نمایشگاه گل و گیاه بروم. تاریخش را دیده بودم و منتظرش شده بودم. می‌خواستم یاس رازقی بخرم. از آن یاس‌هایی که جانماز ترمه‌ی مادربزرگ داشت. همان‌هایی که فرهاد با بویش زمستان را سر می‌کند. حالا چه شد که به سرم زد و دلم هوس یاس رازقی کرد را نمی‌دانم. فقط یادم می‌آید که مادربزرگ من هم یاس رازقی داشت و شب‌هایی شکرگذاری...ادامه مطلب
ما را در سایت شکرگذاری دنبال می کنید

برچسب : نمایشگاه,گیاه, نویسنده : pythoness بازدید : 30 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1396 ساعت: 1:36

«یا لطیف» همیشه از آلزایمر می‌ترسیده‌ام. می‌ترسیدم که فراموش کنم که هستم. خاطراتم را یادم برود. آدم‌های زندگی یادم برود. زندگی کردن یادم برود. سختی‌هایی که کشیده‌ام و درس‌هایی که ازشان گرفته‌ام یادم برود. حتی از فکر کردن بهش می‌ترسیده‌ام. اما گاهی یکهو یک وقفه‌ای در نوع بودن همیشگی آدم ایجاد می‌شود. ناگهان طور دیگری می‌شوی. شاید برگردی به حالت اولیه و شاید برنگردی. و الان، در همین لحظه، ناگهان برخ شکرگذاری...ادامه مطلب
ما را در سایت شکرگذاری دنبال می کنید

برچسب : آلزایمر, نویسنده : pythoness بازدید : 21 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1396 ساعت: 1:36

«یا لطیف» می‌دانستم آخر داستان با مرگ یوسف تمام می‌شود. منتظر فرا رسیدنش بودم. دفعه‌ی قبل که کتاب را خوانده بودم تا همین جایش جلو رفته بودم و به دلیلی که درست نمی‌دانم چه بود متوقف شده بودم. حتی به قسمت سووشون نرسیده بودم. اما این بار قصد کرده بودم تا آخرش را بخوانم. منتظر دلتنگی زری برای یوسف بودم. منتظر یک مرگ عاشقانه بودم. منتظر بودم که دلم بگیرد از نبودن یوسف و نوازش‌هایش و محبت‌هایش و نگاه‌ها شکرگذاری...ادامه مطلب
ما را در سایت شکرگذاری دنبال می کنید

برچسب : سووشون, نویسنده : pythoness بازدید : 33 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1396 ساعت: 1:36

«یا لطیف» خیلی وقته اینجا چیزی ننوشته‌ام. شاید بهتر باشد بگویم خیلی وقته اصلا چیزی ننوشته‌ام. گاهی بعد از مدت‌ها که سراغ نوشتن می‌آیم تازه می‌فهمم چقدر دلم برایش تنگ شده بود. نوشتن همیشه یکی از نزدیک‌ترین دوست‌هایم بوده است. وقت ناراحتی می‌نوشتم، وقت خوشحالی می‌نوشتم. وقتی که فکرها آزارم می‌دادند هم می‌نوشتم. اما تازگی‌ها انگار اگر موضوعی برای نوشتن نداشته باشم خیلی دست به قلم نمی‌شوم. نوشته حتی ب شکرگذاری...ادامه مطلب
ما را در سایت شکرگذاری دنبال می کنید

برچسب : نوشتن, نویسنده : pythoness بازدید : 38 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1396 ساعت: 1:36

«به نام خدا»مجلس ترحیمم را تصور می‌کنم که خودم در آن نشسته‌ام. آدم‌ها می‌آیند و تسلیت می‌گویند و می‌روند. دوست‌هایم، خانواده‌ام، افرادی که خیلی وقت است ندیدمشان، همکارهایم، حتی دوستان خانواده‌ام و همکارهایشان، همسایه‌ها و همه و همه فقط به خاطر من آمده‌اند. بعد می‌نشینند کنار هم و شروع می‌کنند راجع به ویژگی‌های خوب من برای همدیگر تعریف کردن. اما من هم هستم! می‌روم کنارشان و گوش می‌کنم. راجع به لحظا شکرگذاری...ادامه مطلب
ما را در سایت شکرگذاری دنبال می کنید

برچسب : مجلس,ترحیم, نویسنده : pythoness بازدید : 31 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1396 ساعت: 1:36

«یا لطیف»مرگ آدم‌های اطراف را می‌بینم و احساس می‌کنی مرگ چقدر راحت است و چقدر نزدیک و دم دستی. اما بعد آدم‌هایی را می‌بینم که سالیان سال است با درد و عذاب سر و کله می‌زنند ولی مرگ سراغشان نمی‌آید.  داستان این است که نه مردن بعضی آدم‌ها مرگ را به من نزدیک‌تر می‌کند و نه عمر طولانی بعضی دیگر. هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٥٦﴾ او زنده مى‌كند و مى‌ميراند و به سوى او برگردانده مى‌شويد. شکرگذاری...ادامه مطلب
ما را در سایت شکرگذاری دنبال می کنید

برچسب : دوباره, نویسنده : pythoness بازدید : 31 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1396 ساعت: 1:36

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

شکرگذاری...
ما را در سایت شکرگذاری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pythoness بازدید : 29 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1396 ساعت: 1:36